امروزه دانشمندان به پرسشی بنیادی می اندیشند:چرا زندگی انسان عصر جدید با همه ی پیشرفت ها
گرفتار نوعی عدم تعادل شده است؟انسان عصر جدید کارهای بزرگی انجام داده است که در گذشته قابل
تصور نبود.پیشرفت علمی و رفاه و اسایش و کاهش مرگ و میر ناشی از بیماری ها و توسعه ی بهداشت
و گسترش ارتباطات و توجه به ورزش و شور و نشاط در میدان های ورزشی از جمله ی اینپیشرفتهاست.
از سوی دیگر متأسفانه در حالی که صدها میلیون انسان بر روی کره ی زمین اسیر فقر و گرسنگی و رنج
و بیماری اند.بیشترین ثروت جهان در اختیار گروهی محدود است و انان سرگرم لذت های خودند و به این
وضع توجهی ندارند.از جمله ی پرسودترین تجارتهای جهانی که در اختیار کشورهای پیشرفته است
تجارت اسلحه و مواد مخدر و مشروبات الکلی و روابط نامشروع و غیر قانونی جنسی است.سلاح های
کشتار جمعی و شیمیایی و اتمی که به وسیله ی کشورهای بزرگ درست شده است جهان را تهدید
می کند.
قاچاق زنان و کودکان کشورهای فقیر به کشورهای ثروتمند و تولید انواع مواد تخدیر کننده و افزایش
ناامنی خانواده ها و به خصوص کودکان و زنان از مشکلات دیگر دنیای امروز است.
چرا باید زندگی بشر در عصر دانایی باچنین مشکلاتی همراه باشد؟چرا برخی انسان ها ان چنان به
زندگی دنیوی خود سرگرم اند که ناله ی گرسنگان و فریاد مظلومان را نمی شنوند؟
چرا برخی جوامع در عین برخورداری و رفاه به انواع مواد مخدر پناه می برند و امار خودکشی ها
وحشتناک و روزافزون است؟
ایا یکی از علت های ان غفلت انسان امروز از حیات اخروی نیست؟ ایا او خویشتن حقیقی خویش را
که میل به جاودانگی دارد فراموش نکرده است و ایا این فراموشی تعادل حیات او را برهم نزده است؟
|